انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 338 - در عذر غیبت از مجلس مخدوم

1. من بدعهد را چه می‌گویی

2. هرچه گویی سزای آن هستم

3. حاکم ار جرم من بود مردم

4. داور ار لطف تو بود جستم

5. لطف باری بریده باد از من

6. تا به خدمت چرا نپیوستم

7. می‌ندانم ز پای سر زین غم

8. تا برفت آن سعادت از دستم

9. خواستم تا بیایم و گویم

10. کز حریفان دینه چون رستم

11. به سر تو که ذات هشیاریست

12. که هنوز این زمان چنان مستم

13. که گشادن نمی‌توانم چشم

14. وین قوافی به حیله بربستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
* باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* ای مسلمانان به فریادم رسید
* کان فلانی بی‌وفایی می‌کند
شعر کامل
سعدی
* پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود
* از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
شعر کامل
مولوی