عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 100

1. اگر شکسته دلانت هزار جان دارند

2. به خدمت تو کمر بسته بر میان دارند

3. شدند حلقه به گوش تو را چو حلقه به گوش

4. چه خوش دلند که مثل تو دلستان دارند

5. کسان که وصل تو یک دم به نقد یافته‌اند

6. از ین طلب طرب و عیش جاودان دارند

7. چو بگذری به تعجب تو ماهروی به راه

8. چو ماه ماهرخان دست بر دهان دارند

9. خرد از آن ز ره زلف تو پناه گرفت

10. که چشم و ابروی تو تیر در کمان دارند

11. مجاهدان رهت تا عنایت تو بود

12. چه بیم و باک به عالم ازین و آن دارند؟

13. ز آب دیده و تاب دل است غمازی

14. وگرنه راز تو بیچارگان نهان دارند

15. غلام غمزهٔ بیمارتم که از هوسش

16. چه تندرستان خود را ناتوان دارند؟

17. اگر کسی به شکایت بود ز دلبر خویش

18. ز تو عراقی و دل شکر بی‌کران دارند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر بهم می‌زدم امشب مژهٔ پر نم را
* آب می‌برد به یک چشم زدن عالم را
شعر کامل
محتشم کاشانی
* تاک اگر دست حمایت برنیارد ز آستین
* کیست کز دست فلک گیرد گریبان مرا؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* نخل تنهایی من میوه فراوان دارد
* نیست چون بی ثمران حاجت پیوند مرا
شعر کامل
صائب تبریزی