عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 106

1. تا کی از ما یار ما پنهان بود؟

2. چشم ما تا کی چنین گریان بود؟

3. تا کی از وصلش نصیب بخت ما

4. محنت و درد دل و هجران بود؟

5. این چنین کز یار دور افتاده‌ام

6. گر بگرید دیده، جای آن بود

7. چون دل ما خون شد از هجران او

8. چشم ما شاید که خون افشان بود

9. از فراقش دل ز جان آمد به جان

10. خود گرانی یار مرگ جان بود

11. بر امیدی زنده‌ام، ورنه که را

12. طاقت آن هجر بی‌پایان بود؟

13. پیچ بر پیچ است بی او کار ما

14. کار ما تا کی چنین پیچان بود؟

15. محنت آباد دل پر درد ما

16. تا کی از هجران او ویران بود؟

17. درد ما را نیست درمان در جهان

18. درد ما را روی او درمان بود

19. چون دل ما از سر جان برنخاست

20. لاجرم پیوسته سرگردان بود

21. چون عراقی هر که دور از یار ماند

22. چشم او گریان، دلش بریان بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می و ساقی چه باشد نیست جز حق
* خدا داند که این عشق از چه باب است
شعر کامل
مولوی
* ز حد گذشت جدایی میان ما ای دوست
* بیا بیا که غلام توام بیا ای دوست
شعر کامل
سعدی
* دامن صحرا نبرد از چهره ام گرد ملال
* می روم چون سیل تا دریا به فریادم رسد
شعر کامل
صائب تبریزی