عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 113

1. آخر این تیره شب هجر به پایان آید

2. آخر این درد مرا نوبت درمان آید

3. چند گردم چو فلک گرد جهان سرگردان؟

4. آخر این گردش ما نیز به پایان آید

5. آخر این بخت من از خواب درآید سحری

6. روز آخر نظرم بر رخ جانان آید

7. یافتم صحبت آن یار، مگر روزی چند

8. این همه سنگ محن بر سر ما زان آید

9. تا بود گوی دلم در خم چوگان هوس

10. کی مرا گوی غرض در خم چوگان آید؟

11. یوسف گم شده را گرچه نیابم به جهان

12. لاجرم سینهٔ من کلبهٔ احزان آید

13. بلبل‌آسا همه شب تا به سحر ناله زنم

14. بو که بویی به مشامم ز گلستان آید

15. او چه خواهد؟ که همی با وطن آید، لیکن

16. تا خود از درگه تقدیر چه فرمان آید

17. به عراق ار نرسد باز عراقی چه عجب!

18. که نه هر خار و خسی لایق بستان آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست
* بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند
شعر کامل
حافظ
* مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش
* فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
شعر کامل
حافظ
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی