عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 190

1. افسوس! که باز از در تو دور بماندیم

2. هیهات! که از وصل تو مهجور بماندیم

3. گشتیم دگر باره به کام دل دشمن

4. کز روی تو، ای دوست، چنین دور بماندیم

5. ماتم زدگانیم، بیا، زار بگرییم

6. بر بخت بد خویش، که از سور بماندیم

7. خورشید رخت بر سر ما سایه نیفکند

8. بی روز رخت در شب دیجور بماندیم

9. از بوی خوشت زندگیی یافته بودیم

10. واکنون همه بی‌بوی تو رنجور بماندیم

11. روشن نشد این خانهٔ تاریک دل ما

12. از شمع رخت، تا همه بی‌نور بماندیم

13. ناخورده یکی جرعه ز جام می وصلت

14. بنگر، چو عراقی، همه مخمور بماندیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت
* نه کسی نعوذبالله که در او صفا نباشد
شعر کامل
سعدی
* سلطان صفت همی‌رود و صد هزار دل
* با او چنان که در پی سلطان رود سپاه
شعر کامل
سعدی
* چون صدف در پرده های دل نهفتم اشک را
* گوهر خود را به هر بیدرد ننمودم چو شمع
شعر کامل
صائب تبریزی