عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 206

1. شهری است بزرگ و ما دروییم

2. آبی است حیات و ما سبوییم

3. بویی به مشام ما رسیده است

4. ما زنده بدان نسیم و بوییم

5. بازیچه مدان، تو خواجه، ما را

6. ما از صفت جلال اوییم

7. چوگان حیات تا بخوردیم

8. در راه به سر دوان چو گوییم

9. تا خوی صفات او گرفتیم

10. نشناخت کسی که در چه خوییم؟

11. می‌گفت عراقی از سر سوز:

12. ما نیز برای گفت و گوییم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
* که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
شعر کامل
سعدی
* چون طبیب عاشقانی گه گه این دل خسته را
* پرسشی می‌کن که بیمار و خراب افتاده است
شعر کامل
هلالی جغتایی
* صحبت ناجنس آتش رابه فریاد آورد
* آب در روغن چو باشد می کند شیون چراغ
شعر کامل
صائب تبریزی