عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 216

1. سهل گفتی به ترک جان گفتن

2. من بدیدم، نمی‌توان گفتن

3. جان فرهاد خسته شیرین است

4. کی تواند به ترک جان گفتن؟

5. دوست می‌دارمت به بانگ بلند

6. تا کی آهسته و نهان گفتن؟

7. وصف حسن جمال خود خود گوی

8. حیف باشد به هر زبان گفتن؟

9. تا به حدی است تنگی دهنت

10. که نشاید سخن در آن گفتن؟

11. گر نبودی کمر، میانت را

12. کی توانستمی نشان گفتن؟

13. ز آرزوی لبت عراقی را

14. شد مسلم حدیث جان گفتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به آن رخسار گندم‌گون جمالت راست بازاری
* که قرص آفتاب آنجا نمی‌ارزد به یک ارزن
شعر کامل
محتشم کاشانی
* به تماشای سر زلف تو عقل از سر من
* نه چنان رفت که دیگر به سرم باز آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشق خود گر کشی بجرم محبت
* بیشتر از من کس این گناه ندارد
شعر کامل
کمال خجندی