عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 219

1. بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن

2. رخ مگردان از من مسکین، مکن

3. خود ز عشقت سینه‌ام خون کرده‌ای

4. از فراقت دیده‌ام خونین مکن

5. بر من مسکین ستم تا کی کنی؟

6. خستگی و عجز من می‌بین، مکن

7. چند نالم از جفا و جور تو؟

8. بس کن و بر من جفا چندین مکن

9. هر چه می‌خواهی بکن، بر من رواست

10. بی نصیبم زان لب شیرین مکن

11. بر من خسته، که رنجور توام

12. گر نمی‌گویی دعا، نفرین مکن

13. در همه عالم مرا دین و دلی است

14. دل فدای توست، قصد دین مکن

15. خواه با من لطف کن، خواهی جفا

16. من نیارم گفت: کان کن، این مکن

17. با عراقی گر عتابی می‌کنی

18. از طریق مهر کن، وز کین مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا عقیق تو باید شکر چه سود کند
* مرا جمال تو باید قمر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد
* یارب چه نهادند در این شکر و بادام
شعر کامل
فروغی بسطامی
* با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم
* که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان
شعر کامل
حافظ