عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 238

1. در صومعه نگنجد، رند شرابخانه

2. عنقا چگونه گنجد در کنج آشیانه؟

3. ساقی، به یک کرشمه بشکن هزار توبه

4. بستان مرا ز من باز زان چشم جاودانه

5. تا وارهم ز هستی وز ننگ خودپرستی

6. بر هم زنم ز مستی نیک و بد زمانه

7. زین زهد و پارسایی چون نیست جز ریایی

8. ما و شراب و شاهد، کنج شرابخانه

9. چه خوش بود خرابی! افتاده در خرابات

10. چون چشم یار مخمور از مستی شبانه

11. آیا بود که بختم بیند به خواب مستی

12. او در کناره، آنگه من رفته از میانه؟

13. ساقی شراب داده هر لحظه جام دیگر

14. مطرب سرود گفته هر دم دگر ترانه

15. در جام باده دیده عکس جمال ساقی

16. و آواز او شنوده از زخمهٔ چغانه

17. این است زندگانی، باقی همه حکایت

18. این است کامرانی، باقی همه فسانه

19. میخانه حسن ساقی، میخواره چشم مستش

20. پیمانه هم لب او، باقی همه بهانه

21. در دیدهٔ عراقی جام شراب و ساقی

22. هر سه یکی است و احول بیند یکی دوگانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند
* آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار
شعر کامل
سعدی
* گر به باغ از ارغوان و لاله و نسرین وگل
* حله‌های گونه‌گون بافد همی باد شمال
شعر کامل
امیر معزی
* خداوند بهرام و کیوان و هور
* خداوند فر و خداوند زور
شعر کامل
فردوسی