عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 296

1. زهی! جمال تو رشک بتان یغمایی

2. وصال تو هوس عاشقان شیدایی

3. عروس حسن تو را هیچ در نمی‌یابد

4. به گاه جلوه‌گری دیدهٔ تماشایی

5. بدین صفت که تویی بر جمال خود عاشق

6. به غیر خود، نه همانا، که روی بنمایی

7. حجاب روی تو هم روی توست در همه حال

8. نهانی از همه عالم، ز بسکه پیدایی

9. بهر چه می‌نگرم صورت تو می‌بینم

10. ازین میان همه در چشم من تو می‌آیی

11. همه جهان به تو می‌بینم و عجب نبود

12. ازان سبب که تویی در دو دیده بینایی

13. ز رشک تا نشناسد تو را کسی، هر دم

14. جمال خود به لباس دگر بیارایی

15. تو را چگونه توان یافت؟ در تو خود که رسد؟

16. که هر نفس به دگر منزل و دگر جایی

17. عراقی از پی تو دربه در همی گردد

18. تو خود مقیم میان دلش هویدایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
* شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
شعر کامل
سعدی
* چشم گریست خون و دل گفت که یاس من نگر
* زانکه خزان وصل را یاسمنم، دریغ من
شعر کامل
خاقانی
* کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند
* نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار
شعر کامل
سعدی