عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4

1. کشیدم رنج بسیاری دریغا

2. به کام من نشد کاری دریغا

3. به عالم، در که دیدم باز کردم

4. ندیدم روی دلداری دریغا

5. شدم نومید کاندر چشم امید

6. نیامد خوب رخساری دریغا

7. ندیدم هیچ گلزاری به عالم

8. که در چشمم نزد خاری دریغا

9. مرا یاری است کز من یاد نارد

10. که دارد این چنین یاری؟ دریغا

11. دل بیمار من بیند نپرسد

12. که چون شد حال بیماری؟ دریغا

13. شدم صدبار بر درگاه وصلش

14. ندادم بار یک باری دریغا

15. ز اندوه فراقش بر دل من

16. رسد هر لحظه تیماری دریغا

17. به سر شد روزگارم بی‌رخ تو

18. نماند از عمر بسیاری دریغا

19. نپرسد از عراقی، تا بمیرد

20. جهان گوید که: مرد، آری دریغا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز فراق جان من گر ز دو دیده در فشاند
* تو گمان مبر که از وی دل پرگهر ندارم
شعر کامل
مولوی
* مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
* یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
شعر کامل
حافظ
* هر جامه که بر قامت عشاق بریدند
* عشق تو به سر پنجه قدرت کفنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی