عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 87

1. گر نظر کردم به روی ماه رخساری چه شد؟

2. ور شدم مست از شراب عشق یکباری چه شد؟

3. روی او دیدم سر زلفش چرا آشفته گشت ؟

4. گر نبیند بلبل شوریده، گلزاری چه شد؟

5. چشم او با جان من گر گفته رازی، گو، بگوی

6. حال بیماری اگر پرسید بیماری چه شد؟

7. دشمنم با دوستان گوید: فلانی عاشق است

8. عاشقم بر روی خوبان، عاشقم، آری چه شد؟

9. در سر سودای عشق خوبرویان شد دلم

10. وز چنان زلف ار ببستم نیز زناری چه شد؟

11. گر گذشتم بر در میخانه ناگاهی چه باک؟

12. گر به پیران سر شکستم توبه یکباری چه شد؟

13. چون شدم مست از شراب عشق، عقلم گو: برو

14. گر فرو شست آب حیوان نقش دیواری چه شد؟

15. گر میان عاشق و معشوق جرمی رفت رفت

16. تو نه معشوقی نه عاشق، مر تو را باری چه شد؟

17. زاهدی را کز می و معشوق رنگی نیست نیست

18. گر کند بر عاشقان هر لحظه انکاری چه شد؟

19. های و هوی عاشقان شد از زمین بر آسمان

20. نعرهٔ مستان اگر نشنید هشیاری چه شد؟

21. از خمستان نعرهٔ مستان به گوش من رسید

22. رفتم آنجا تا ببینم حال میخواری چه شد؟

23. دیدم اندر کنج میخانه عراقی را خراب

24. گفتم: ای مسکین، نگویی تا تو را باری چه شد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوستی با ناتوانان مایه روشندلی است
* موم چون با رشته سازد شمع محفل می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* سپاه شب تیره بر دشت و راغ
* یکی فرش گسترده از پرزاغ
شعر کامل
فردوسی
* شرح سنگین دلی و قصه شیرین باید
* که بکوه آید و برسنگ نویسد فرهاد
شعر کامل
خواجوی کرمانی