عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 91

1. بیا، که بی‌رخ زیبات دل به جان آمد

2. بیا، که بی‌تو همه سود من زیان آمد

3. بیا، که بهر تو جان از جهان کرانه گرفت

4. بیا، که بی‌تو دلم جمله در میان آمد

5. بیا، که خانهٔ دل گرچه تنگ و تاریک است

6. دمی برای دل ما درون توان آمد

7. بیا، که غیر تو در چشم من نیامد هیچ

8. جز آب دیده که بر چشم من روان آمد

9. نگر هر آنچه که بر هیچکس نیامده بود

10. برین شکسته دلم از غم تو آن آمد

11. دل شکسته‌ام آن لحظه دل ز جان برداشت

12. که رسم جور و جفای تو در جهان آمد

13. ز جور یار چه نالم؟ که طالع دل من

14. چنان که بخت عراقی است همچنان آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
* من چه دانستم که خواهد پنبه گوشم شدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* ثابت و سیاره گردون من اشک است و داغ
* آه سردی کز جگر برخاست مهتاب من است
شعر کامل
صائب تبریزی
* کار زلف توست مشک‌افشانی و نظارگان
* مصلحت را تهمتی بر نافهٔ چین بسته‌اند
شعر کامل
حافظ