عطار_اسرارنامهبخش چهاردهم (فهرست)

شمارهٔ 3-الحکایه و التمثیل

1. شنودم کز سلف درویش حالی

2. هوای قلیه‌ای بودش بسالی

3. چو سیمی دست داد آن مرد درویش

4. سوی قصاب راه آورد در پیش

5. مگر قصاب ناخوش زندگانی

6. بدادش گوشتی چو نان که دانی

7. چو پیر آن گوشت الحق نه چنان دید

8. سراسر یا جگر یا استخوان دید

9. جگر خود بود یکباره دگر خواست

10. که کار ما نیاید بی جگر راست

11. دل ما غرقهٔ خون شد بیک بار

12. چه می‌خواهند زین مشتی جگر خوار

13. نه ما را طاقت بارگران است

14. نه ما را برگ بی برگی جانست

15. چنان غم یار ما شد در غم یار

16. که نیست از کار غم ما را غم کار

17. اگر گردون بمرگ ما کند ساز

18. غم عشقش کفن ازما کند باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
* گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
شعر کامل
حافظ
* صد بار جان بدادم وز پای درفتادم
* بار دگر بزادم چون بانگ تو شنودم
شعر کامل
مولوی
* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ