عطار_اسرارنامهبخش نوزدهم (فهرست)

شمارهٔ 5-الحکایه و التمثیل

1. یکی پرسید از آن شوریده ایام

2. که تو چه دوست داری گفت دشنام

3. که هر چیزی که دیگر می‌دهندم

4. بجز دشنام منت می‌نهندم

5. چرا چندین تو اندر بند خلقی

6. بدان ماند که حاجتمند خلقی

7. که گر ناگاه سیمی بر تو بشکست

8. نگیرد کس بیک جو زرترادست

9. اگر از جوع گردی نیم مرده

10. برای تکیه کردن نیم گرده

11. اگر روزی بباشی بهر دو، نان

12. ترا از پای بنشانند دو نان

13. ببین تا از کرم پروردگارت

14. نشاند اندر نمازی چند بارت

15. ترا چون چشم برجانست وجانان

16. دلت را کی سرجانست و جانان

17. چو نان از خوان ستانی خوان بود شوم

18. که بی‌شک خوان بیش از نان بود شوم

19. چه گردی گرد خوان و شاه چندین

20. که مشتی عاجزند و خوار و مسکین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست
* نافه مشکست کاندر جیب نسرین کرده‌اند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
* کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
شعر کامل
سعدی
* سبکبار مردم سبک‌تر روند
* حق این است و صاحبدلان بشنوند
شعر کامل
سعدی