عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 293

1. روی تو کافتاب را ماند

2. آسمان را به سر بگرداند

3. مرکب عشق تو چو برگذرد

4. خاک در چشم عقل افشاند

5. هر که عکس لب تو می‌بیند

6. دهنش پهن باز می‌ماند

7. زلف شبرنگ و روی گلگونت

8. می‌کند هر جفا که بتواند

9. گاه شب‌رنگ زلفت آن تازد

10. گاه گلگون عشقت این راند

11. عشقت آتش فکند در جانم

12. این چنین آتشی که بنشاند

13. خط خونین که می‌نویسم من

14. بر رخ چون زرم که برخواند

15. پای تا سر چو ابر اشک شود

16. از غمم هر که حال من داند

17. اوفتادم ز پای دستم گیر

18. آخر افتاده را که رنجاند

19. دلم از زلف پیچ بر پیچت

20. یک سر موی سر نپیچاند

21. گر دلم بستدی و دم دادی

22. آه من از تو داد بستاند

23. هر که درماندهٔ تو شد نرهد

24. همچو عطار با تو درماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم
* زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم
شعر کامل
حافظ
* بس که زاهد به ریا سبحۀ صد دانه شمرد
* در همه شهر بدین شیوه شد انگشت نما
شعر کامل
جامی
* منع کمال از عاشقی جان برادر کی توان
* پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را
شعر کامل
کمال خجندی