عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 314

1. عاشقان چون به هوش باز آیند

2. پیش معشوق در نماز آیند

3. پیش شمع رخش چو پروانه

4. سر ببازند و سرفراز آیند

5. در هوایی که ذره خورشید است

6. پر برآرند و شاه‌باز آیند

7. بر بساطی که عشق حاکم اوست

8. جان ببازند و پاک‌باز آیند

9. گاه چون صبح بر جهان خندند

10. گاه چون شمع در گداز آیند

11. گاه از شوق پرده‌در گردند

12. گاه از عشق پرده ساز آیند

13. این همه پرده‌ها بر آرایند

14. بو که در پرده اهل راز آیند

15. چو نکو بنگری به کار همه

16. عاقبت باز در نیاز آیند

17. این همه کارها به جای آرند

18. بو که در خورد دلنواز آیند

19. ماه رویا همه اسیر تو اند

20. چند در شیب و در فراز آیند

21. تا به کی بی تو خون‌دل ریزند

22. تا به کی بی تو زیر گاز آیند

23. وقت نامد که عاشقان پیشت

24. از سر صد هزار ناز آیند

25. پرده برگیر تا جهانی جان

26. پای‌کوبان به پرده باز آیند

27. عاشقانی که همچو عطارند

28. در ره عشق بی مجاز آیند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی
* آنچه دیدی بر قرار خود نماند
* وینچه بینی هم نماند بر قرار
شعر کامل
سعدی
* وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من
* تلخ شد کام حسود از مردن شیرین من
شعر کامل
فروغی بسطامی