عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 459

1. صبح بر افراخت علم ای غلام

2. رنجه کن از لطف قدم ای غلام

3. خیز که بشکفت گل و یاسمین

4. تا بنشینیم به هم ای غلام

5. باده خوریم و ز جهان بگذریم

6. زانکه جهان شد چو ارم ای غلام

7. بس که بریزد گل نازک ز باد

8. ما شده در خاک دژم ای غلام

9. زین گذران عمر چه نازیم ما

10. زندگیی ماند و دو دم ای غلام

11. پس چو چنین است یقین عمر خویش

12. چند گذاریم به غم ای غلام

13. این همه خود بگذرد و جان و دل

14. وا رهد از جور و ستم ای غلام

15. وقت درآمد که به پشتی تو

16. باز بر آریم شکم ای غلام

17. آب نجوییم ز خضر ای پسر

18. جام نخواهیم ز جم ای غلام

19. در نگر و خلق جهان را ببین

20. روی نهاده به عدم ای غلام

21. چون همه در معرض محو آمدند

22. محو شوی زود تو هم ای غلام

23. خود تو یقین دان که نیرزد ز مرگ

24. جمله جهان نیم درم ای غلام

25. عاقبت الامر چو مرگ است راه

26. عمر تو چه بیش و چه کم ای غلام

27. پس غم عطار درین وقت گل

28. دفع کن از می به کرم ای غلام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صورت یوسف نادیده صفت می‌کردیم
* چون بدیدیم زبان سخن از کار برفت
شعر کامل
سعدی
* با تهی چشمان چه سازد نعمت روی زمین؟
* سیری از خرمن نباشد دیده غربال را
شعر کامل
صائب تبریزی
* منم دیوانه و او سرو قامت
* حدیث راست از دیوانه پرسید
شعر کامل
خواجوی کرمانی