عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 647

1. دل ز عشق تو خون توان کردن

2. عقل را سرنگون توان کردن

3. هرچه جز عشق توست از سردل

4. تا قیامت برون توان کردن

5. تا زبون‌گیری آن‌که را خواهی

6. خویشتن را زبون توان کردن

7. تا همه خون خوریم در غم تو

8. هرچه داریم خون توان کردن

9. گوییم صبر کن چه می‌گویی

10. از تو خود صبر چون توان کردن

11. نظری کن که چون بمردم من

12. کی کنی پس کنون توان کردن

13. برامید تو در پی عطار

14. سفر اندرون توان کردن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو بستی کمر بر در راه آز
* شود کار گیتیت یکسر دراز
شعر کامل
فردوسی
* به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
* چنین که حافظ ما مست باده ازل است
شعر کامل
حافظ
* خون ما افتادگان را کی توان پامال کرد؟
* خونبهای شبنم از خورشید می گیریم ما
شعر کامل
صائب تبریزی