عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 656

1. ای پسر این رخ به آفتاب درافکن

2. بادهٔ گلرنگ چون گلاب درافکن

3. صبح علم بر کشید و شمع برافروخت

4. جام پیاپی کن و شراب درافکن

5. شاهد سرمست را ز خواب برانگیز

6. سوختهٔ عشق را رباب درافکن

7. گرچه شب اندر شکست ماه بلند است

8. بادهٔ خوش آمد به ماهتاب درافکن

9. گل بشکفت و دلم ز عشق تو برخاست

10. چند نشینی به بند و تاب درافکن

11. مست خرابیم جمله نعره زنانیم

12. نعره درین عالم خراب درافکن

13. چند ازین نام و ننگ و زهد و ز تزویر

14. توبه کن از توبه دل بتاب درافکن

15. گر دل عطار را عذاب غم توست

16. گو دل او غم ازین عذاب درافکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ
* سرو سهی که هست شب و روز در قیام
* چون قامتت بدید بر او فرض شد نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* میزبانی چو خوانی آراید
* ترّه همچون بره به کار آید
شعر کامل
سنایی