عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 717

1. جانا منم ز مستی سر در جهان نهاده

2. چون شمع آتش تو بر فرق جان نهاده

3. تو همچو آفتابی تابنده از همه سو

4. من همچو ذره پیشت جان در میان نهاده

5. من چون طلسم و افسون بیرون گنج مانده

6. تو در میان جانم گنجی نهان نهاده

7. گر یک گهر از آن گنج آید پدید بر من

8. بینی مرا ز شادی سر در جهان نهاده

9. داغ غم تو دارم لیکن چگونه گویم

10. مهری بدین عظیمی بر سر زبان نهاده

11. از روی همچو ماهت بر گیر آستینی

12. سر چند دارم آخر بر آستان نهاده

13. عطار را چو عشقت نقد یقین عطا داد

14. این ساعت است و جانی دل بر عیان نهاده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
* اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی
شعر کامل
حافظ
* دلا! ز هجر مکن ناله، زان که در عالم
* غم است و شادی و خار و گل و نشیب و فراز
شعر کامل
حافظ
* حیف فرهاد که با آنهمه شیرین کاری
* شد به خواب عدم از تلخی افسانه عشق
شعر کامل
صائب تبریزی