عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 718

1. ای اشتیاق رویت از چشم خواب برده

2. یک برق عشق جسته صد سد آب برده

3. بر نطع کامرانی نور رخت به یک دم

4. دست هزار عذرا از آفتاب برده

5. چندین هزار عاشق بر روی تو درین ره

6. در خاک و خون فتاده سر در نقاب برده

7. ای در غرور دل را داده شراب غفلت

8. پس دل بده که او را مست خراب برده

9. شرمت همی نیامد کاندر چنین مقامی

10. مردان به سر دویده تو سر به خواب برده

11. عطار را درین ره اندر حجاب ره نیست

12. گرچه دلی است او را پی با حجاب برده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
* ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
شعر کامل
مولوی
* در اندرون من خسته دل ندانم کیست
* که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
شعر کامل
حافظ
* چو فندق دهان از سخن بسته بود
* نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
شعر کامل
سعدی