عطار_الهی نامهبخش هشتم (فهرست)

شمارهٔ 9-(7) حکایت آن دزد که دستش بریدند

1. ببریدند دزدی را مگر دست

2. نزد دَم دستِ خود بگرفت و برجست

3. بدو گفتند ای محنت رسیده

4. چه خواهی کرد این دست بریده

5. چنین گفت او که نام دوستی خاص

6. بر آنجا کرده بودم نقش ز اخلاص

7. کنون تا زنده‌ام اینم تمامست

8. که بی این زندگی بر من حرامست

9. ز دستم گر چه قسمی جز الم نیست

10. چو بر دستست نام دوست غم نیست

11. چو ابلیس لعین اسرار دان بود

12. اگر سجده نمی‌کرد او ازان بود

13. ز خلق خود دریغش آمد آن راز

14. نکرد آن سجده، دعوی کرد آغاز

15. که تا هم او وهم خلق جهان هم

16. نه بینند آن دَر و آن آستان هم

17. که تا نوری ازان در پردهٔ عز

18. نگردد در نظر آلوده هرگز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند
* گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
* قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
شعر کامل
حافظ
* اگر از سرو قدان مهر طمع می‌داری
* از بن زهر گیا مهر گیاه می‌طلبی
شعر کامل
خواجوی کرمانی