عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان (فهرست)

شمارهٔ 29-حکایت بازاریی که سرای زرنگار کرد

1. کرد آن بازاریی آشفته کار

2. از سر عجبی سرایی زر نگار

3. عاقبت چون شد سرای او تمام

4. دعوتی آغاز کرد از بهر عام

5. خواند خلقی را به صد ناز و طرب

6. تا سرای او ببینند ای عجب

7. روز دعوت ، مرد بی‌خود می‌دوید

8. از قضا دیوانه‌ای او را بدید

9. گفت خواهم این زمان کایم به تگ

10. بر سرای تو ریم ای خام رگ

11. لیک مشغولم، مرا معذور دار

12. این بگفت و گفت زحمت دور دار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به شب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی
* ستاک نسترن گویی بت لاغر میانستی
شعر کامل
فرخی سیستانی
* تو در آینه نگه کن که چه دلبری ولیکن
* تو که خویشتن ببینی نظرت به ما نباشد
شعر کامل
سعدی
* پاک طینت می رساند فیض بعد از سوختن
* عود خاکستر چو گردد می کند دندان سفید
شعر کامل
صائب تبریزی