عطار_مصیبت نامهبخش سی و سوم (فهرست)

شمارهٔ 5-الحكایة ‌و التمثیل

1. بود آن دیوانهٔ از عشق مست

2. کرد بر بالای خاکستر نشست

3. هر زمانی باز میخندید خوش

4. استخوانی باز میرندید خوش

5. سایلی گفتش که هین برگوی حال

6. گفت درخون گشتهام هفتاد سال

7. تا مرا بر روی خاکستر نشاند

8. چون سگم با استخوان بردر نشاند

9. گرچه چون سگ نیست ره سوی ویم

10. خوشدلم چون هم سگ کوی ویم

11. یک اضافت گر ازو حاصل کنی

12. جان خود را تا ابد کامل کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند
* آن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کند
شعر کامل
مولوی
* تو گرم کن نفس خویش را به آتش عشق
* رها کن آن دگران را به زیره و پلپل
شعر کامل
اوحدی
* طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
* چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
شعر کامل
حافظ