عطارنزهت الاحباب (فهرست)

شمارهٔ 19-غزل

1. هی که را رنگی بود بی کر و فر

2. بیشکی هر کس برو دارد نظر

3. و آن کس را کاتشی در جان بود

4. آتشش در جان چه باشد کارگر

5. ترک چشمی هر کرا زد ناوکی

6. دارد از دست زمانه در جگر

7. هرچه من با عاشقان کردم بجور

8. گردش ایام آوردش بسر

9. من چنین در آتش از کردار خویش

10. بلبل بیچاره از من بی خبر

11. ای صبای خوش نسیم آخر بدم

12. باد سردی بر من و گرمی ببر

13. این بگفت و گشت خامش تا برفت

14. از وجود نازنینش جان بدر

15. گر تو داری خاطر عطاروش

16. باشی از فیض خدا صاحب نظر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون بیالاید به ‌خون بدسگالان تیغ او
* ارغوان و لاله‌ گویی رسته‌ از نیلوفرست
شعر کامل
امیر معزی
* گوشی که هیچ نشنید فریاد پادشاهان
* خواهد کجا شنیدن داد دل گدا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط
* ز بس که عارف و عامی به رقص برجستند
شعر کامل
سعدی