بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1901

1. شرع هر دین بهرهٔ او نیست جز رفع شکوک

2. قبضهٔ تیغی فرنگی ساخت با دندان خوک

3. گرچه حکم یک نفس سازست در دیر و حرم

4. نالهٔ ناقوس با لبیک نتوان یافت‌کوک

5. از تکلف چون‌گذشتی رسم و آیین باطلست

6. مشرب عریانی از مجنون نمی‌خواهد سلوک

7. غیر خوبان قدردان دل نمی‌باشد کسی

8. عزت آیینه باید دید در بزم ملوک

9. دورگردون با مزاج‌کاملان ناراست است

10. رشته سست افتد اگر باشدکجی در ساز دوک

11. کی رسد یارب به داد ما یقین نیستی

12. صرف شد عمر طلب در انتظارکاش و بوک

13. جبریان محفل تقدیر پر بیچاره‌اند

14. با قضا بیدل چه سازد دست و پای لنگ و لوک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
* گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
شعر کامل
حافظ
* سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر می‌رود
* صوفی گران جانی ببر ساقی بیاور جام را
شعر کامل
سعدی
* گذشت بر من مسکین و با رقیبان گفت
* دریغ حافظ مسکین من چه جانی داد
شعر کامل
حافظ