بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2107

1. زا‌ن ناله‌ که شب بی ‌رخت افراخته بودم

2. درگردن گردون رسن انداخته بودم

3. این عالم آشفته که هستی است غبارش

4. رنگیست‌ که من صبح ازل باخته بودم

5. پرواز غبارم پر طاووس ندارد

6. همدوش خیالت نفسی تاخته بودم

7. هیهات‌ که فردا چه شناسم من غافل

8. دیروز هم آثار تو نشناخته بودم

9. پیشانی‌ام آخر ز عرق پاک نگردید

10. کز تاب رخت آینه نگداخته بودم

11. جز باد نپیمودم ازین دشت توهم

12. چون صبح طلسم نفسی ساخته بودم

13. درآتشم از ننگ فضولی چه توان‌کرد

14. او در بر و من آینه پرداخته بودم

15. خاکسترم امروز تسلی‌گر دود است

16. پروانهٔ بیتاب همین فاخته بودم

17. بیدل! ز میان دست غریبی به در آمد

18. تیغی‌که به میدان غرور آخته بودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همت عالی طلب جام مرصع گو مباش
* رند را آب عنب یاقوت رمانی بود
شعر کامل
حافظ
* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی
* در دبستان ریاضت، فرد باطل نیستیم
* صفحه پهلوی ما را بوریا مسطر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی