بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2508

1. چون صبح نخندد ز قبایم غم دامن

2. جسته‌ست گریبان من از عالم دامن

3. تا وحشت عنقایی‌ام آهنگ جنون ‌کرد

4. گرد دو جهان سوخت نفس در خم دامن

5. از تنگی دل وسعت امکان به‌گره رفت

6. شد کلفت این‌گرد دلیل رم دامن

7. گر ترک حسد چهرهٔ‌ توفیق فروزد

8. چون آتش یاقوت نشین بیغم دامن

9. بال رم فرصت نتوان‌کرد فراهم

10. چاکست گریبان گل از ماتم دامن

11. بر صورت دنیا زده‌ام پهلوی تسلیم

12. پای است دراین انجمنم توام دامن

13. طاقت اثر حوصله ‌گم‌کرد درین باغ

14. حیرت ‌گلی آورد که‌گفتم‌ کم دامن

15. فریاد که بر چهرهٔ ما داغ تری ماند

16. چون شمع نچیدیم به مژگان نم دامن

17. بیدل به فشار دل تنگم چه توان‌کرد

18. صحرا شدم اما نشدم محرم دامن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد
* عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست
شعر کامل
سعدی
* ز مکر سبحه شماران خدا نگه دارد!
* که صد سرست به یک حلقه کمند آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* بند بگسل باش آزاد ای پسر
* چند باشی بند سیم و بند زر
شعر کامل
مولوی