بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2696

1. به این تمکین خرامت فتنه در خوابست پنداری

2. تبسم از حیا گل بر سر آبست پنداری

3. غبارم از خرامت ششجهت دست دعا دارد

4. حضور چین دامان تو محرابست پنداری

5. ندارد ساز عجزم چون نگه سامان آهنگی

6. به مژگانت‌که شوخیهای مضرابست پنداری

7. سپند آتش دل کرده‌ام ذرات امکان را

8. تب شوق تو خورشید جهانتابست پنداری

9. سر از بالین نازم یاد مخمل برنمی‌دارد

10. بساط خاکساریها شکر خوابست پنداری

11. به فکر هستی از خود هر نفس می‌بایدم رفتن

12. خیال مشت خاکم عالم آبست پنداری

13. نشد کیفیت احوال خود بر هیچکس‌ روشن

14. درین عبرت سرا آیینه نایابست پنداری

15. خسیسان بر جهان پوج دارند اینقدر غوغا

16. سگان را استخوان خشک مهتابست پنداری

17. گهر در بحر ازگرد یتیمی خاک می‌لیسد

18. تو از پندار حرص تشنه سیرابست پنداری

19. دلیل شوخی عشق است محو حسن‌ گردیدن

20. نگه گستاخیی دارد که آدابست پنداری

21. خیال از رنگ تحقیقم غباری در نظر دارد

22. مصور درکمین طرح سنجابست پنداری

23. تحیر صورتی نگذاشت در آیینه‌ام بیدل

24. صفای خانه‌ای دارم که سیلابست پنداری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کجا روم که بمیرم بر آستان امید
* اگر به دامن وصلت نمی‌رسد دستم
شعر کامل
سعدی
* غافلان را گوش بر آواز طبل رحلت است
* هر تپیدن قاصدی باشد دل آگاه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
* من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شعر کامل
حافظ