بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 88

1. کی جزا می‌رسد از اهل حیا سرکش را

2. آب آیینه محال است‌کشد آتش را

3. بر زبان راست روان را نرود حرف خطا

4. خامه ظاهر نکند جز سخن دلکش را

5. استخوانم نشود سدّ ره ناوک یار

6. شمع ناچار به خودکوچه دهد آتش را

7. کینه‌سازی المی نیست که زایل‌گردد

8. روزوشب سینه پرازتیر بود ترکش را

9. از چه پرواز بزرگی نفروشد زاهد

10. ریش برتافته‌کم نیست بزاخفش را

11. بگذر از خرقه اگر صافی مشرب خواهی

12. کز نمد می‌گذرانند می بیغش را

13. ناله‌ای هست اگرگریه عنان‌کوته کرد

14. ابر ازبرق چرا هی نکند ابرش را

15. مژه‌ای بازکن از چاک کتان هستی

16. نتوان دید به چشم دگرآن مهوش را

17. دام ماگرم‌روان نیست تعلق بیدل

18. خارپا مانع جولان نشود آتش را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون بیالاید به ‌خون بدسگالان تیغ او
* ارغوان و لاله‌ گویی رسته‌ از نیلوفرست
شعر کامل
امیر معزی
* نیست اکسیری به عالم بهتر از افتادگی
* قطره ناچیز گردد گوهر از افتادگی
شعر کامل
صائب تبریزی
* همین بس شاهد یکرنگی معشوق با عاشق
* که بلبل عاشق است و گل گریبان پاره می سازد
شعر کامل
صائب تبریزی