ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 153

1. آن سرو ناز کو که ببوسیم پای او

2. روشن کنیم دیده به خاک سرای او

3. او سر زناز خویش نیارد بما فرود

4. ما چون بنفشه سر بنهاده به پای او

5. او را به جای ما به غلط گر کسی بود

6. ما را کسی نبود و نباشد به جای او

7. او گر جفا و جور کند بر دلم چه باک

8. ما دل نهاده ای به جور و جفای او

9. او گر رضای خاطر ما را نگه نداشت

10. ما بنده ایم خاطر ما و رضای او

11. او گر گدای درگه خود را ز در براند

12. آیا کجا رود ز در او گدای او

13. او گلبنی است تازه ز گلشن سرای جان

14. ابن حسام بلبل دستان سرای او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتی اندر خواب گه گه روی خود بنمایمت
* این سخن بیگانه را گو، کآشنا را خواب نیست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* خاکساری که به خواری به جهان ننگرد او
* بر سرش خاک که از خاک بسی خوارتر است
شعر کامل
عطار
* بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری
* شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
شعر کامل
حافظ