ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 19

1. حقّا که به حسن تو ملک نیست

2. گفتم به یقین و هیچ شک نیست

3. شوری ز لب تو در جهان است

4. کمروز لبی بدان نمک نیست

5. در خون و رگ من است مهرت

6. بی مهر تو هیچ خون و رگ نیست

7. چشمان تو قلب دل شکستند

8. رو غمزه که حاجت کمک نیست

9. بی خط و سجل تو را غلامم

10. حاجت به قباله و به صکّ نیست

11. در گردن من که گردن من

12. او را ز غلامی تو فک نیست

13. چون ابن حسام مبتلایی

14. در زیر کبودی فلک نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی از خرابهٔ دل نگرفته باج هرگز
* تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* رابطه با یکدگر، بسته چو شیر و شکر
* دیدۂ گریان من، پستۀ خندان او
شعر کامل
حزین لاهیجی
* اگر چون شانه از هر چاک، دل راهی کند پیدا
* همان زلف سبکدستش ز سر وا می کند ما را
شعر کامل
صائب تبریزی