ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 37

1. ما را به کوی وحدت تا با تو آشنائیست

2. از خاک آستانت در دیده روشنائیست

3. هم بی تو مستمندیم هم با تو دردمندیم

4. این عقد مشکل آمد وقت گره گشائیست

5. با محنت فراقت در انتظار وصلیم

6. با دولت وصالت اندیشه جدائیست

7. از عشوه های چشمش ای دل به گوشه بنشین

8. کاین شوخ فتنه انگیز در عین دلربائیست

9. در روی خوب رویان چون بنگری ببینی

10. آثار حسن معنی کآیینه خدائیست

11. زنهار تا نبندی دل در عروس دنیا

12. هر چند دلفروزیست کش پیشه بی وفائیست

13. ابن حسام عمری بر رهگذر کویت

14. بنشست و کس نگفتش کاین مبتلا کجائیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش
* تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند
شعر کامل
مولوی
* ماه فروماند از جمال محمد
* سرو نباشد به اعتدال محمد
شعر کامل
سعدی
* ابر اگر آموزد از طبع تو رسم مردمی
* در زمین دیگر نرویاند بجز مردم گیا
شعر کامل
سلمان ساوجی