ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 76

1. اگر ساقی به بزم ما قلندر وار بنشیند

2. بسا صوفی که اندر حلقه ی خمّار بنشیند

3. به زاریّ دل زارم ترا ای دل نیازارم

4. کزان زاری ترا بر دل مباد آزار بنشیند

5. به عزم رفتن از مجلس به هر باری که برخیزی

6. از آن برخاستن بر دل مرا صدبار بنشیند

7. چو خشم فتنه انگیزش کند مستی و مستوری

8. نماند هیچ زاهد راکه او هشیار بنشیند

9. کسی در معرض مردان برآرد نام منصوری

10. که برخیزد زسر و آنگه به پای دار بنشیند

11. کسی در دیده ی مردم بود چون مردم دیده

12. که همچون دیده ی گلگون میان خار بنشیند

13. دل ابن حسام از رنج و از تیمار بیمار است

14. مگر دلبر به تیمار دل بیمار بنشیند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
* که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد
شعر کامل
حافظ
* هر دو عالم قیمت خود گفته ای
* نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* شب تیره گشت از جهان ناپدید
شعر کامل
فردوسی