غزل شمارهٔ 77
1. قول مطرب دل من دوش به راهی زد و برد
2. چشمش آرام دل من به نگاهی زد و برد
3. غمزه ی دوست به یغمای دلم تیزی داشت
4. وه که بر مخزن دل خانه سیاهی زد و برد
5. هرغباری که بر آیینه ی دل بود مرا
6. ای عجب صیقلی عشق به آهی زد و برد
7. خیل غم داشت کمین بر دل من باز ببین
8. که برین قلب شکسته چه سپاهی زد و برد
9. سایه ی سرو قدمت برسر ما باقی باد
10. که به باغ آمد و بر برگ گیاهی زد و برد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده