ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 98

1. صبا نشان غبار دیار یار بپرس

2. دوای چشم ضرر دیده زان غبار بپرس

3. هزار بار گر از یار بر دلم بیش است

4. به جان یار که او را هزار یار بپرس

5. ز زلف دوست که مجموع او پریشانیست

6. حکایت من آشفته روزگار بپرس

7. حدیث دیده ی بی خواب من ز درد فراق

8. از آن دو نرگس خوش خواب پر خمار بپرس

9. مرا که زار شدم ز آرزوی دیدن دوست

10. تن نزار مرا بین و زار زار بپرس

11. بر آن قرار که دادی مرا به پرسیدن

12. تلطفی کن و روزی بر آن قرار بپرس

13. علاج درد دل مستمند ابن حسام

14. از آن مفرح یاقوت آبدار بپرس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینی
* و گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم
شعر کامل
سعدی
* مجو ایمنی در سرای فسوس
* که گه سندروسست و گاه آبنوس
شعر کامل
فردوسی
* گفتم که نیاویزم با مار سر زلفت
* بیچاره فروماندم پیش لب ضحاکت
شعر کامل
سعدی