فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 211

1. خطیب عشق ندا کرد با زبان فصیح

2. که خلق جمله مریضند و عاشق است صحیح

3. زبان گشاد دگر بار بر سر منبر

4. که اهل عشق جوادند و اهل زهد شحیح

5. دگرچه خوش نگین گفت خلق بی نمکند

6. مگر سری که زشور محبت است ملیح

7. شجاع نیست مگر عاشقی که جان بخشد

8. شود صحیح که گردد بتیغ عشق جریح

9. بسروری رسد آخر زپافتاده عشق

10. شود رفیع که افتد ز راه دوست طریح

11. یمدح عاشق و معشوق و عشق در قرآن

12. یحبهم و یحبونه کند تصریح

13. ذلیل دوست بود عاشق و عزیز عدو

14. اذله و اعزّه بفیض گفت صریح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل سوری که عروس چمنش می‌خوانند
* گو بده باده درین حجله که سورست اینجا
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* شیرینی لب تو چه گویم که وصف آن
* گر بر زبان خامه رود نی شکر شود
شعر کامل
کمال خجندی
* صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
* گر خار بر اندیشی خرما نتوان خورد
شعر کامل
ابوسعید ابوالخیر