فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 401

1. دل گر غمین شود شده باشد چه می‌شود

2. جان گر حزین شود شده باشد چه می شود

3. عشقش چو گرم کرد و بر افروخت سینه را

4. آه آتشین شود شده باشد چه می شود

5. از غم چو شاد میشود این دل گر آن نگار

6. دل آهنین شود شده باشد چه می شود

7. گفتی که با تو بر سر ناز و کرشمه است

8. گو اینچنین شود شده باشد چه می شود

9. جان بسته بلاست جگر دوز غمزهٔ

10. گر دلنشین شود شده باشد چه می شود

11. ما را بس است یار اگر جای زاهدان

12. خلد برین شود شده باشد چه می شود

13. بس مرد عشق را همه جانها بلب رسید

14. فیض ار چنین شود شده باشد چه میشود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آدمی مخفیست در زیر زبان
* این زبان پرده‌ست بر درگاه جان
شعر کامل
مولوی
* طمع به خاک فرو می برد حریصان را
* ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید
شعر کامل
رهی معیری
* شرمش از چشم می پرستان باد
* نرگس مست اگر بروید باز
شعر کامل
حافظ