فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 938

1. خوشا فال آن کو دوچارش شوی

2. خوشا ‌حال آنکو نگارش شوی

3. خوش آن بیدلیرا که پرسش کنی

4. خوش آن بی کسیرا که یارش شوی

5. خوش آشفته‌ایرا که آئی برش

6. قرار دل بی‌قرارش شوی

7. شفا یابد آن دردمندی که تو

8. انیس دل سوگوارش شوی

9. خوشا روز آن عاشق زار، تو

10. شبی آئی و در کنارش شوی

11. چه بیخود شود از لب و چشم تو

12. تو هوش دل هوشیارش شوی

13. شوی گاه خورشید روز خوشش

14. گهی شمع شبهای تارش شوی

15. کند فیض چون جان بقربان تو را

16. خوش آنکو تو شمع مزارش شوی

17. چه می‌آئی ایجان درین خاکدان

18. خوشا حال تو گر نثارش شوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
* درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
شعر کامل
حافظ
* به تنگم از وجود خود، شرابی آرزو دارم
* که زور او شکافد شیشه را چون نار ای ساقی
شعر کامل
صائب تبریزی
* از توکل در حنا مگذار دست سعی را
* قفل روزی گر کلیدی دارد ابرام است وبس
شعر کامل
صائب تبریزی