قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 153

1. از چشمه‌سار چشمم از بس که نم برآید

2. ترسم که رفته رفته طوفان غم برآید

3. از اتحاد چشمم با پای، در ره عشق

4. مالم چو دیده بر خاک، نقش قدم برآید

5. گر دست شام هجران گیرد گلوی شب را

6. مشکل که تا قیامت، از صبح، دم برآید

7. در موج‌خیز دریا هر لحظه نیست طوفان

8. کز رشک آب چشمم دریا به هم برآید

9. از بار محنت دل فرسود جسم قدسی

10. یک مشت استخوان چند با کوه غم برآید؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر عناب دفع خون کند از روی خاصیت
* کنارم از چه رو گردد ز خون دیده عنابی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم
* گر همه زهرست چون خوردیم ساغر نشکنیم
شعر کامل
وحشی بافقی
* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ