قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 202

1. گفتم از عشقت کشم دامن گریبان‌گیر شد

2. سر کشیدم، گردنم تا پای در زنجیر شد

3. کاوکاو چشمه اندازد ز صافی آب را

4. آنقدر در گریه کوشیدم که بی‌تاثیر شد

5. از خدنگ عشق، پیکانی که شد در سینه جمع

6. کوهکن را تیشه گردید و مرا زنجیر شد

7. ذوق تنهایی و دام غم چه می‌پرسی که چیست

8. عندلیبی را که با گل در گلستان پیر شد

9. گرچه عمری کرد تدبیر رهایی از غمش

10. عشق چون آمد، خرد شرمنده تدبیر شد

11. عشق چون قایم شود راحت کند آزار را

12. آنچه در پیمانه‌ام خون بود اکنون شیر شد

13. چون بنای دوستی هرگز نمی‌گردد خراب

14. عشق هر ویرانه‌ای را کز پی تعمیر شد

15. دیدن روی جوانان چشم روشن می‌کند

16. دیده یعقوب در هجران یوسف پیر شد

17. تیر عشقت از دل قدسی نشد هرگز خطا

18. رد نگردد هرچه از روز ازل تقدیر شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لقای تو چو نباشد بقای عمر چه سود
* پناه تو چو نباشد سپر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
* در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
شعر کامل
مولوی
* بر صحبت گل دل منه ای مرغ که چون تو
* گشتند درین باغ و گذشتند هزاران
شعر کامل
جامی