قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 203

1. رسد گر بر لبم جان، چون رسی، ناچار برگردد

2. بیا تا آفتابم از سر دیوار برگردد

3. چنان از خوی او شد برطرف آیین پیوستن

4. که با هم سربه‌سر ننهاده خط، پرگار برگردد

5. ز بس طبع جفا نازک شد از همراهی خویت

6. چو گل پهلو زند بر خار، نیش خار برگردد

7. به نوعی روی دل سوی تو آوردم که می‌ترسم

8. سوی دل مردمان دیده را رفتار برگردد

9. غمش در خاطر از بس مانده، ترسم خرمی گردد

10. که بر شاخی چو ماند میوه‌ای بسیار، برگردد

11. سخن زان غمزه گویا بر زبان دارد، که قدسی را

12. نفس آید سلامت بر لب و افگار برگردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به فلک می‌رسد از روی چو خورشید تو نور
* قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور
شعر کامل
سعدی
* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم
* زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست
شعر کامل
مولوی