قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 406

1. از وصل هر گل در چمن، چون غنچه دامان چیده‌ام

2. جمعیت دل را در آن زلف پریشان چیده‌ام

3. ریزد به دامن دیده خون، من ریزم از دامن برون

4. او بهر دامان چیده گل، من گل ز دامان چیده‌ام

5. تا برده ترک غمزه‌ات، دستی به قربان کمان

6. چون ترکشت پهلوی هم، در سینه پیکان چیده‌ام

7. چون دیده آیینه‌ام مژگان نمی‌آید به هم

8. از بس که شوق دیدنت در چشم حیران چیده‌ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
* آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد
شعر کامل
حافظ
* من نه به اختیار خود می روم از قفای تو
* آن دو کمند عنبرین می کشدم کشان کشان
شعر کامل
کمال خجندی
* اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
* زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شعر کامل
صائب تبریزی