قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 437

1. ز مو ضعیف‌ترم از غم میان کسی

2. به هیچ قانعم از حسرت دهان کسی

3. خدای را مددی، تا کی از شکنجه هجر

4. چو شمع، تاب خورد مغز استخوان کسی

5. سرم به سجده گردون فرو نمی‌آید

6. رخ نیاز من و خاک آستان کسی

7. حدیث مهر تو آید چو بر زبان، چه عجب

8. اگر چو شمع جهد آتش از زبان کسی

9. نظر به غنچه کنی با تهی دلی، چه کند

10. چو گر لاله نشود داغ، مهربان کسی؟

11. نه خار غنچه به دستم، نه داغ لاله به دل

12. نشد که برخورم از باغ و بوستان کسی

13. زهی ستاره قدسی، که دوش دیده ازو

14. هزار لطف که نگذشته در گمان کسی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد
* یارب چه نهادند در این شکر و بادام
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* بازیچه امواج بود کشتی خالی
* دل را ز غم و درد سبکبار مدارید
شعر کامل
صائب تبریزی