قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 448

1. من و تا روز، هر شب در فراق چشم میگونی

2. به دل پیکان پر زهری، به لب پیمانه خونی

3. ز عکس عارض جانان، شود هر ذره خورشیدی

4. ز خوناب سرشک من، شود هر قطره جیحونی

5. مخوان افسانه وز من پرس اوضاع محبت را

6. که نبود عشقبازی کار هر فرهاد و مجنونی

7. پی نظّاره‌اش از ناز می‌کشتی ملایک را

8. اگر می‌داشتی رضوان چو قدت نخل موزونی

9. مسیحا کی تواند برد از نیرنگ عشقت جان؟

10. محبت را صد اعجازست تضمین در هر افسونی

11. ز حسرت میرم و سوی تو هرگز نامه ننویسم

12. که بر خود رشک ورزم، گر شود آگه به مضمونی

13. خیالت گوییا امشب دلی را مضطرب دارد

14. که غیرت بر دلم هر لحظه می‌آرد شبیخونی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما را سر باغ و بوستان نیست
* هر جا که تویی تفرج آن جاست
شعر کامل
سعدی
* هر گرفتار که در بند تو می‌نالد زار
* می‌برد حسرت صیدی که گرفتارتر است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* من بر سرآنم که به زلف تو زنم دست
* تا سنبل زلف تو چه سرداشته باشد
شعر کامل
صائب تبریزی