حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 343

1. چل سال بیش رفت که من لاف می‌زنم

2. کز چاکران پیر مغان کمترین منم

3. هرگز به یمن عاطفت پیر می فروش

4. ساغر تهی نشد ز می صاف روشنم

5. از جاه عشق و دولت رندان پاکباز

6. پیوسته صدر مصطبه‌ها بود مسکنم

7. در شان من به دردکشی ظن بد مبر

8. کآلوده گشت جامه ولی پاکدامنم

9. شهباز دست پادشهم این چه حالت است

10. کز یاد برده‌اند هوای نشیمنم

11. حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس

12. با این لسان عذب که خامش چو سوسنم

13. آب و هوای فارس عجب سفله پرور است

14. کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم

15. حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشی

16. در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم

17. تورانشه خجسته که در من یزید فضل

18. شد منت مواهب او طوق گردنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
* واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
شعر کامل
حافظ
* خرم دل آن که همچو حافظ
* جامی ز می الست گیرد
شعر کامل
حافظ
* تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد
* عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی