حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 391

1. خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن

2. تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن

3. غم دل چند توان خورد که ایام نماند

4. گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن

5. مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او

6. رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن

7. باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش

8. اعتبار سخن عام چه خواهد بودن

9. دست رنج تو همان به که شود صرف به کام

10. دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن

11. پیر میخانه همی‌خواند معمایی دوش

12. از خط جام که فرجام چه خواهد بودن

13. بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل

14. تا جزای من بدنام چه خواهد بودن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر خواهد گشادن باغ شاخ ارغوان را خون
* که نرگس تشت زر بر دست و گلبن نیشتر دارد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* گفتی شبی به خواب تو آیم ولی چه سود
* چون من به عمر خویش ندانم که خواب چیست
شعر کامل
جامی
* او را به چشم پاک توان دید چون هلال
* هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
شعر کامل
حافظ