حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 392

1. دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن

2. در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

3. از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن

4. از دوستان جانی مشکل توان بریدن

5. خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ

6. وان جا به نیک نامی پیراهنی دریدن

7. گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن

8. گه سر عشقبازی از بلبلان شنیدن

9. بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار

10. کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن

11. فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل

12. چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن

13. گویی برفت حافظ از یاد شاه یحیی

14. یا رب به یادش آور درویش پروریدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
* آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
شعر کامل
حافظ
* در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
* سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* گفتی، ار من بروم هیچ مرا یاد کنی
* این حکایت به کسی گوی که جان خواهد داشت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی