حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 406

1. گفتا برون شدی به تماشای ماه نو

2. از ماه ابروان منت شرم باد رو

3. عمریست تا دلت ز اسیران زلف ماست

4. غافل ز حفظ جانب یاران خود مشو

5. مفروش عطر عقل به هندوی زلف ما

6. کان جا هزار نافه مشکین به نیم جو

7. تخم وفا و مهر در این کهنه کشته زار

8. آن گه عیان شود که بود موسم درو

9. ساقی بیار باده که رمزی بگویمت

10. از سر اختران کهن سیر و ماه نو

11. شکل هلال هر سر مه می‌دهد نشان

12. از افسر سیامک و ترک کلاه زو

13. حافظ جناب پیر مغان مامن وفاست

14. درس حدیث عشق بر او خوان و ز او شنو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پروانه ایم، لیک نسوزیم خویش را
* در محفلی که روغن گل در چراغ نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق بی جلوه معشوق میسر نشود
* عقل دین کی برد آن وصف که دلّاله کند
شعر کامل
جامی
* چون گدایی چیز دیگر نیست جز خواهندگی
* هرکه خواهد گر سلیمانست و گر قارون گداست
شعر کامل
انوری